مرا چه چاره، که زنجیر پای خویشتنم


چرا ز غیر شکایت کنم، که همچو حباب  

همیشه خانه خراب هوای خویشتنم 


سفینه در عرق شرم من توان انداخت

ز بس که منفعل از کرده‌های خویشتنم