در من چراغی روشن کن


 تاریکم ، آنچنان که خون در رگ‌هایم ، کورمال کورمال می‌رود ، و هی صدای افتادن و شکستن چیزی می‌آید ، در من چراغی روشن کن ...


رضا حاجیانی

نگاه :

Larry Towell

نگاه :

Nicolas Tikhomiroff

باید که به صحرا بزنم گاه گداری

این شهر برای منِ بی حوصله تنگ است

دیگه نمیتونم وقتم رو با انجام کارهایی که دوست ندارم هدر بدم

مهم ترین چیزی که چند روز پیش موقعی که 65 سالم شد فهمیدم، این بود که دیگه نمی تونم وقتم رو با انجام کارهایی که دوست ندارم هدر بدم


The Great Beauty

من سردم است و 

زمستان

هیچ نقشی در این میان ندارد

گزیده‌ی کتاب تاریخ ایران مدرن


اعمال تجدیدنظر اساسی در پیش‌نویس اولیه‌ی (قانون اساسی) مورد نظر بازرگان نه تنها حیرت گروه‌های سکولار را به همراه داشت بلکه دولت موقت و شریعتمداری را هم که نسبت به نگره‌ی ولایت فقیه خمینی دچار تردید بود، با ناباوری روبه‌رو کرد. بازرگان و هفت تن از اعضای دولت موقت در نامه‌ای به امام خمینی از وی خواستند که مجلس خبرگان را به دلیل تدوین یک قانون اساسی ناقض حاکمیت ملی، فاقد اجماع لازم، به مخاطره انداختن ملت به واسطه‌ی سلطه‌ی روحانیون، ارتقای جایگاه علما به «طبقه حاکم»، و هم‌چنین تضعیف دین از این نظر که نسل‌های آینده همه‌ی کم‌بودها را به حساب اسلام خواهند گذاشت، منحل کند.

گزیده‌ی کتاب تاریخ ایران مدرن
نوشته‌ی یرواند آبراهامیان
ترجمه‌ی ابراهیم فتاحی
نشر نی


چه شوری بهتر از برخورد برق چشم‌ها باهم

 نگاهش را تماشا کن، اگر فهمید حاشا کن                                                                 

فاضل نظری