مثل این که برا شیرین ، شیرین نبود


تقاضا میکنم از من نرنجین . امیر آقا به یک کودک بیشتر نزدیکه تا یک مرد . ما از دو فصل مختلفیم...

خوش و خرم تموم شدن این اتفاق هم برای شما ، هم برای اونایی که دلشون می خواد امیر به شیرین برسه اتفاق شیرینیه اما برای خود شیرین  ،  شیرین نیست


کلیک


وضعیت سفید



راستی یه سوال

من که از شما خوشم اومده بود

شما اصلا هیچی  از من خوشتون نیومده بود؟


وضعیت سفید

دیالوگ :


-من خودمم نمی دونم چطوری باید زندگی رو زندگی کرد


-خب، میشه منو ارجاع بدی به کسی که میدونه


چشام بسته‌س. چشام بسته‌س


فک می‌کنن من خوابم، ولی دارم فکر می‌کنم. چشام بسته‌س. چشام بسته‌س


پیشنهاد می شود :


The Great Beauty 2013



مهم ترین چیزی که چند روز پیش موقعی که 65 سالم شد فهمیدم، این بود که دیگه نمی تونم وقتم رو با انجام کارهایی که دوست ندارم هدر بدم


آدم خوشش میاد . می‌دونی ؟


امیر: من برم تماشا ؟


افتخار: آخه کلنگ تماشا داره؟


امیر: نه خوب مامان ببین وقتی با کلنگ می‌زنن به دیوار، یه سری سوراخ‌هایی ایجاد میشه خب، بعد از 


لای این سوراخا نور می‌تابه. بعد نورا خیلی قشنگه آدم خوشش میاد. می‌دونی؟


وضعیت سفید

Wild 2014


نمی دونم از کِی به همچین آشغالی تبدیل شدم


من قوی بودم


مسولیت پذیر بودم


می خواستم تو زندگیم کلی چیز داشته باشم


من آدم خوبی بودم


می دونی...


دیالوگ :


-کاری رو که برای گذران زندگی انجام میدی دوست داری؟ چیزایی که می‏بینی؟

-نه، ندارم. امّا زندگیه دیگه


• مثل اینکه راستی راستی از پشت کوه اومدی


•• نه،ولی تصمیم دارم برم همون طرفا