اگر به آنچه می دانی عمل کنی ، تو را بدانچه نمی دانی هدایت می کند (تفسیر آقای بهرام پور)



و کسانى که در راه ما کوشیده‌اند، به یقین راه‌هاى خود را بر آنان مى‌نماییم


 ( سوره عنکبوت - آیه ی 69 ، ترجمه آقای فولادوند )



# من نمی گویم زمین را زیرورو کردم ، ولی

 سال ها گشتم به دنبالت که پیدایت کنم

(بهمن محمدزاده)


نظرات 4 + ارسال نظر
علی کافه چی سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 04:10

خیلی بحث گسترده ایه
ولی چیزی که به ذهن من میرسه اینه که:

اول اینکه آیا وافعا دغدغه ی هدایت بوده ؟ واقعا مضطر شده بودیم؟ واقعا این ظلمات رو حس کردیم که به دنبال نور باشیم ؟
بعدشم چقدر تو این راهی که دست و و پا زدیم درست عمل کردیم؟
درسته که "لا یکلف الله نفسا الا وسعها"
اما از طرفی هم " لیس للانسان الی ما سعی "


نکته ی دیگه این که همیشه هم زود جواب آدم رو نمی دن، معروفه که ایت الله قاضی بعد از 40 سال تحجد و سلوک، هدایت شد.
ما همین که تو مسیر باشیم به نظرم خودش یه بخشی از مقصده.
حتی اگه توی مصداق ها اشتباه کنیم. به شرطی که در کنارش فهم و شعور و درک مون هم بالا ببریم . وگرنه اون داعشی هم که ادم می شکه فکر می کنه بنده ی مخلص خداست!

درباره ی زمان و مکان هم باید بگم که چرا راه دور میریم؟ همین عاشورا..
اونجا هم کسانی که جلوی امام حسین ایستادن کافر و گبر و بت پرست نبودن. مسلمون بودن. اما "اکثرهم لا یشعرون" بودن! " صم بکم عمی" بودن!
بعدشم میگن " کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا"
یعنی هر روز داره این اتفاق می افته و هر روز ما تو سپاه یزید یا امام حسین قرار می گیریم. هنوز هم امام حسین " هل من ناصر ینصرنی" میگه
گوش های ما می شنوه؟ چشم هامون می بینه؟
یه بزرگی می گفت تک تک رفتار های روزانه ی ما با این مصداق سنجیده میشه. اگر شما رفتار های روزانه ت اعم از برخورد با خانواده و مردم و حق الناس و خوش خلقی و .. امام حسینی بود، خب هدایت شده ای و تو پاه امام حسین . اگر نبود هم ...

اینه که باید در کنار این تلاش ها، چشم مون رو هم به نشونه ها باز کنیم.

و در آخر هم بگم که نظر شخصی خودم اینه که اگر کسی واقعا تلاش کنه خدا هدایتش می کنه. وعده ی خودشه دیگه..اون بالا نوشتی..اما " جاهدوا فینا" مجاهدت می خواد...
بهشت را به بها می دن نه به بهانه :)

خیلی حرف زدم ببخشید
خدا شاهده قصد اظهار فضل نداشتم
اینا رو هم که گفتم همین بداهه به ذهنم رسید
امید وارم که منظورت و درست متوجه شده باشم و درست تونسته باشم حرفام و یزنم :)

سلام...
استفاده کردم
ممنون از این وقت گذاشتید و نظرتون گفتید
پوزش بابت تاخیر
با آرزوی سلامتی و عاقبت بخیری

علی کافه چی یکشنبه 13 تیر 1395 ساعت 13:06 http://cafe-tanhaee.blog.ir/

یه همچه چیزی رو چند سال پیش، توی صفحه ی بسم الله مجله ی همشهری جوان دیده بودم. خیلی خوبه..

سلام
آره خیلی خوبه .... ولی
یکی از سوال هایی که به وجود میاداین هست :
کسی که یه در یه بازه زمانی از زندگیش تلاش هایی رو انجام میده با این استدلال که من در راه تو تمام سعیم رو انجام می دم و بقیشه ش با شما (این که راهم رو پیدا کنم یا تکلیفم روشن شه و ....اگر این مثال ها رو زدم می خوام بگم دغدغه ی هدایت هستش ) و بعد از یه مدتی در برابر تمام تلاش هایی که کرده هیچ هدایتی رو حس نکرده
و این جواب هم وجود داره که این طیف از آدم ها یه زمان هایی از زندگیشون هست که اون جایی که باید باشن نبودن یا اون کاری که باید انجام میدادن ندادن مثل جنگ احد که اون افرادی که محافظ تنگه ی احد بودن با این که آدم های خوبی بودن و با وجود فداکاری ها و تلاش ها یی که برای اسلام انجام دادن ولی در یک لحظه ....

زیبا بود..

سرخوش یکشنبه 16 خرداد 1395 ساعت 00:24

چ حس خووووبی داره این پست :)))))

سلام
و کاربردی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد