خود را به دست سرنوشت می سپارند و تنها دلخوشیشان به فرزندانشان است و خود را فدای فرزندانشان می کنند و وقتی از خاطره ی جوانیشان می پرسی خاطره ای ندارند و فقط نگاهی دارند غمگین
تمام کودکیم با تو گذشت. تو بزرگ شدی ... درس خواندی و کنکوری دادی. زمانی دانشجو بودی و سر تمام دانشجو ها و اساتید همان بلایی را آوردی که در دوران کودکی بر سر من آمد. ازدواج کردی و حالا به دنبال رنگ مناسب برای سیسمونی دخترت میگردی ... و من هنوز همان پسر بچه ی شش ساله ام که پابه پایت نشست و تماشایت کرد و تماشایت کرد و تماشایت کرد ... و آنقدر تماشایت کرد تا گُل های روی پیراهنت پژمرد ، همان گل هایی که زمانی من آبیاریشان میکردم.
آقای رایمون (mr-raymon.blogfa.com)
چیز های بد زیادی دیدم و شکست های زیادی خوردم که از زندگی نا امید شدم
و چیز های خوب زیادی ندیدم و برد های زیادی نداشتم که بهم امید زندگی میدن
bamdad02.blogfa.com
امیر:
خدایا کلا بگم! یه کلام....من یه نفهمم
خدایا من کلا حالیم نیست.
خدایا به قرآن همشم اینطوری نبوده که اصلا نخوام آدم باشم.
خدایا من خودم از دست خودمم عصبیم. خودم از دست خودم عصبانیم
خلاصه لطفا خدایا یه کاری بکنید من معنی کارامو قبل از اینکه انجامشون بدم بفهمم! ریشه های بدبختی و بیچارگی ها مو بفهمم. بالاخره خدایا ما هم بنده تیم....دوست داریم بفهمیم.
وضعیت سفید
انگار
فرصت برای حادثه
از دست رفته است
از ما گذشته است که کاری کنیم
کاری که دیگران نتوانند
قیصر امین پور
مسئولان می دیدند و حتی ضبط می کردند. بعد از یک دوره ای به نظرم رسید که ته ندارد؛ هم مشکلات باقی است و هم مسئولان همچنان می بینند و ضبط می کنند