تا سر بکشد لبت مرا . چای شدم
آنقدر نفس کشیدمت نای شدم
گفتی بروم که بودنم ننگین است
من ماندم و عهد ترکمنچای شدم
نیلوفر عاکفیان
از تو که حرف می زنم
همه ی فعل هایم ماضی اند
حتی ماضی بعید
ماضی خیلی خیلی بعید
کمی نزدیک تر بشین
دلم برای یک حال ساده تنگ شده است
معصومه ناصری