عهد ترکمنچای


تا سر بکشد لبت مرا . چای شدم


آنقدر نفس کشیدمت نای شدم


گفتی بروم که بودنم ننگین است


من ماندم و عهد ترکمنچای شدم


نیلوفر عاکفیان