جزء : 15 / سوره : کهف / صفحه : 295 (عثمان طه)
درباره ی آیه ی 16 = این جوانمردان موحد تا آنجا که توان داشتند برای مبارزه با بت پرستی ، طغیان و جانشین کردن توحید همه ی تلاش خود را مبذول داشتند اما ندای بت پرستی از آن ها بلند تر بود و هیچ مبارزه ای در مقابل آن به بار نمی نشست لذا ناچار شدند دست به هجرت بزنند و به غار پناهنده شوند ( تفسیر یک جلدی آقای بهرام پور )
* در جامعه ی اصحاب کهف باطل غلبه داشت و حق و حق گرایان منزوی و تحت تعقیب بودند . حوصله ها از طولانی شدن عمر باطل و نیامدن دوران ظهور حق سر آمده بود و آن ها پس از فرار وقتی وارد غار شدند از خداوند درخواست رحمت و رشد و هدایت کردند آخر چگونه قبول کنند که از در و دیوار کشورشان کفر ، شرک و ظلم ببارد و باطل به طور کامل حاکم باشد خدا دعایشان را مستجاب کرد و به گونه ای هدایتشان نمود که نسل های بعدی هم از این روشن گری هدایت بگیرند
پس خدا سال های دراز آن ها را به خواب برد و سپس بیدارشان کرد تا ببینند چگونه دوران حکومت های باطل و طغیانگری در ظرف مدت یک خواب سر آمده است
*این چند صد سال به نظر آن ها نیم روز یا یک روز بیش نبود این احساسی که اصحاب کهف از کوتاهی سیصد سال داشتند ما نیز وقتی به گذشته ی هفتاد سال خود نظر می افکنیم و آن حوادث تلخ و شیرینی که دیده ایم و آنچه را از حرام ، حلال و ایثار یا ظلم مرتکب شدیه ایم را به یاد می آوریم گویی یک خوابی بیش نبوده است و می فهمیم چه خوب و چه بد همه اش امتحان بوده است
( تفسیر یک جلدی آقای بهرام پور )